چگونه می توان مدیر یا همکار موثرتری برای سازمان بود؟ چگونه می توان نقش پدر یا مادر ارزشمندتری را ارایه کرد؟ چگونه می توان به عنوان یک شهروند یا صاحب کسب و کار به درآمد و موفقیت بیشتری دست یافت؟ و چگونه می توان بهتر بود از کسی که هستیم؟

پاسخ این پرسشها در دسترسی به منابع و برخورداری از ضریب هوشی بالا و تحصیلات خاص نیست بلکه پاسخ اینست که ما  در یک کلمه در حوزه فردی و سازمانی “مهارت نرم” نداریم.

شوربختانه این نوع مهارتها را در مدرسه و دانشگاه به ما یاد نداده اند و در خانواده و جامعه هم نمی توانیم آنرا از طریق یادگیری اجتماعی بیاموزیم. در حوزه مدیریت هم، خود و سازمانها را به جدیدترین روشها، متدها و الگوها مجهز کرده ایم و حتی از کشورهای توسعه یافته از نظر میزان دسترسی تفاوت زیادی نداریم. اگر در مقام مقایسه برآییم، مساله و خلا اصلی در توسعه شخصی و سازمانی، بعد “روش” نیست بلکه بعد “منش” است.

منش اول حروف عبارت “مهارتهای نرم شخصی” است و به معنی مهارت های شناختی، ارتباطی، روانشناختی، رفتاری و مدیریتی و مهارت های زندگی مورد نیاز هر فرد می باشد. برخی از افرادی که به این نوع مهارتها بیشتر نیاز دارند عبارتند از مدیران، کودکان، نوجوانان، دانشجویان، والدین و برخی از افرادی که در مشاغل خاصی فعالیت دارند.

البته کسب مهارتهای نرم، به دو دلیل کاری سخت است:

 نخست اینکه نوع یادگیری مهارتهای نرم با روشهای مرسوم آموزشی و تحصیلاتی قابل اکتساب نمی باشند زیرا این نوع آموزشها با شیوه یادگیری نئوکورتکس انجام می شوند و غشای رویی مغز را مورد هدف قرار می دهند در حالیکه یادگیری مهارت های نرم چون انتقال و کسب دانش نیست بلکه نوعی مهارت آموزی است که در انتقال دهنده های عصبی سیستم لیمبیک مغز و یک قسمت بادامی شکل در مغز به نام آمیگدالا صورت می پذیرد و شناخت خوب دنیای ذهن و علوم شناختی در پیشبرد یاددهی و یادگیری این مهارتها بسیار موثر است. بنابراین بهترین شیوه یادگیری مهارتهای نرم، یادگیری فعال است که از طریق فیلم و رسانه های کمک آموزشی، بازی های آموزشی، بازی نقش و انجام دادن و تجربه کردن می باشد.

‚ دوم اینکه ما عادت کرده ایم از منطقه امن (comfort zone)  خودمان خارج نشویم و کمتر به کارهای سخت پرداخته ایم. گام نهادن در راه یادگیری این نوع مهارتها نیاز به تلاش و مداومت دارد و اصولا مهارت ها با تمرین و تکرار تجربه ها به دست می آیند.

اما خبرخوب اینست که کسب مهارتهای نرم با اینکه سخت است کاملا شدنی و قابل اکتساب است و با توجه به نیاز روزافزون به این گونه مهارتها که به راحتی قابل انجام بوسیله رباتها و ماشینها نیستند، آینده متعلق به افرادی است که خود را به اینگونه توانایی ها مجهز کنند و  از مغز به جای انبارش محفوظات به عنوان محل پردازش استفاده کنند و  طبیعتا آینده من، تو و ما در گرو کسب این مهارت هاست.