تمامیت

در دانشگاه کالیفرنیا یک جلسه بارش افکار (brain storming) تشکیل دادند تا به این پرسش پاسخ دهند که «کاریزما» از کجا می‌آید؟ لیستی از ‍‍پانصد ویژگی به دست آمد. در سر لیست این ویژگی‌ها، «تمامیت» (integrity) قرار داشت. اما منظور از تمامیت چیست؟ و چه چیزی باعث می‌شود یک فرد تمامیت داشته باشد یا از تمامیت خارج باشد؟ منظور از تمامیت وجود یکپارچگی و پیوستگی در ارزش‌ها، افکار و رفتار است. التبه اینجا منظور اینست که این موارد با هم همخوان باشد و در راستای هم باشند و بین آنها تعارضی وجود نداشته باشد. توجه کنید که در اینجا تاکیدی بر این نیست که جهت این ارزش‌ها چه باشد؟ یعنی مثبت باشد یا منفی و یا اینکه با ارزش‌های دیگران لزوما همساز باشد. هرچند که مثبت و نیک بودن آن نوعی از تمامیت را به وجود می‌آورد که کاریزمای حاصل از آن دنیا را به جای بهتری برای زیستن تبدیل می‌کند. آنچه در شعار سه گانه زرتشت ذکر شده است نوعی از تمامیت را خلق می‌کند که دارای صفت نیک بودن هم هست؛ «پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک» حالا که دوباره به این سه گانه نگاه می کنم اینطور برایم پدیدار می‌شود که اینها سه تا نیستند بلکه یکی هستند و یکی بودن و همسان بودن آنهاست که کارکردی از نوع تمامیت را به وجود می‌آورد که ماده اولیه پایه‌ای برای کاریزما است. کاریزما هم ماده اولیه پایه‌ای برای ساختن یک «برند شخصی» قوی است. و اتفاقا گم‌شده‌ی عصر ما همین تمامیت است. اغلب برای رسیدن به نتایج و دستاوردهای بیشتر از تمامیت خارج می‌شویم و تناقض در همین جاست که این خروج از تمامیت، عملکرد موثر افراد، سازمانها،‌ ملتها و دولتها را به شدت کاهش می‌دهد. بودن در تمامیت، باعث کاریزما می‌شود و خروج از آن باعث کاهش اعتماد بین افراد و افول سرمایه اجتماعی است. ✍️ دکتر مهدی رفتاری ?باشگاه منش با بودش @drraftari